همه چیز درباره تحلیل کانسلیم
کانسلیم (CANSLIM) یک استراتژی معاملاتی است، که اولین بار توسط «جی اونیل» سرمایه گذار آمریکایی معرفی شد. هدف از دنبالکردن این استراتژی، انتخاب سهامی با پتانسیل رشد بالاتر از میانگین بازار است.
هر یک از حروف کلمه کانسلیم (CANSLIM)، سرواژه یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب بهترین سهام در بین انبوهی از سهام است. برای نتیجهگیری از این استراتژی باید از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده شود.
بنابراین برای این که یک سهام در استراتژی کانسلیم بگنجد، باید از هر 7 فاکتور برخوردار باشد. هدف این استراتژی، این است که سرمایه گذار سهام را قبل از خریدهای بزرگ نهادی انتخاب کند. پس با ما همراه شوید تا با فاکتورها و معیارهای استراتژی کانسلیم آشنا شوید.
7 معیار تحلیل به روش کانسلیم
یکی از مزایای قابل توجه استراتژی CANSLIM این است که بسیار بیشتر از سایر استراتژی های تجاری قابل دسترسی است. برای تصمیم گیری در مورد ارزش سهام و سرمایه گذاری، یک معامله گر فقط باید از بررسی کند که آیا سهام مورد نظر 7 معیار اصلی را دارد یا خیر.
- Current Quarterly Earning، درآمد یک چهارم جاری
اولین معیار استراتژی اونیل براساس آخرین سود سه ماهه شرکت به ازای هر سهم است، که به عنوان سود سه ماهه فعلی نیز شناخته میشود. برای محاسبه سود هر سهم، سود خالص را گرفته و آن را بر تعداد سهام مانده تقسیم میکنند.
به طور معمول، در محاسبه سود هر سهم از سود سالانه یا سه ماهه استفاده میشود. حال سؤال این جا است که چگونه یک سهام شرایط سه ماهه فعلی کانسلیم را برآورده میکند؟
پاسخ بسیار ساده است. در این استراتژی اگر سهام یک شرکت در سه ماهه فعلی 18 تا 25 درصد نسبت به سه ما مشابه سال قبل سود کرده باشد، شامل معیار اول میشود. سود سه ماهه جاری به عنوان معیار CANSLIM لحاظ شده است زیرا؛ میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد یک شرکت فراهم کند.
به طور خاص، سود هر سهم برای درک روند سودآوری یک شرکت مفید است؛ البته همیشه درصد رشد مقیاس خوبی نیست. تصور کنید سهام یک شرکت در سه ماه جاری 20 ریال است و سال گذشته در همان سه ماه 10 ریال بوده است. با وجود سودآوری 100 درصدی، ارزش سهم آنقدر کم است که نمیتوان به آن اتکا کرد.
- Annual Earnings، درآمد سالانه
معیار بعدی CANSLIM درآمد سالانه است. طبق این روش، شما باید به دنبال سهام با رشد بالا باشید که در سه سال گذشته افزایش درآمد سالانه داشته است. یعنی شرکت صاحب سهام در سه سال گذشته، هر سال بهتر از سال قبل عمل کرده است.
بسته به شرایط درصدی که به عنوان آستانه رشد درنظر گرفته میشود متفاوت است. با این حال حداقل 25 درصد، میزان مورد قبول است. شرط درآمد سالانه تنها محدود به رشد خوب نیست، بلکه شرکت ها باید از درآمد خود به خوبی نیز استفاده کرده باشند.
ممکن است یک شرکت یک دوره موفقیت کوتاه مدت داشته باشد و چند سال افزایش سود تجربه کند، اما اگر این شرکت هوشمندانه درآمد خود را سرمایه گذاری نکند، بعید به نظر میرسد که این رشد دوام داشته باشد. برای آن که این معیار به خوبی بررسی شود، بررسی نرخ بازده حقوق صاحبان سهام در کنار درآمد سالانه کمک خوبی است.
- New، جدید
طبق گفته اونیل شرکت ها برای آن که در استراتژی کانسلیم قبول شوند، باید روشی جدید برای درآمد زایی و پیشبرد خود به سمت رشد مورد نظر این روش داشته باشند. یکی از مصداق های جدید، راه اندازی خط تولید جدید است، که البته تنها گزینه نیست.
هنگامی که سرمایه گذاران مشغول به بررسی یک شرکت از دیدگاه اونیل میشوند، ممکن است هر تغییر کوچکی را به عنوان فاکتور «جدید» در نظر بگیرند. در چنین مواقعی باید سؤالی پرسیده شود.
آیا این تغییر به اندازه ای قوی هست، که شرکت را به سمت پیشرفت و سودآوری ببرد. طبیعی است هر پاسخی غیر از بله، باید جایی برای شک و تردید در ذهن سرمایه گذار ایجاد کند.
- Supply and Demand، عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یکی از فاکتورهای بنیادین در امور اقتصادی و مالی است. در ابتدایی ترین سطح، این تئوری بیان میکند که وقتی تقاضا بیش از عرضه باشد، قیمت ها افزایش مییابند و وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت ها کاهش پیدا میکنند.
در بحث بورس، عرضه و تقاضا برای یک سهام با اقبال عمومی برای خریدوفروش سهام موجود ارتباط دارد. «اونیل» معمولا سهام با تعداد کمتر را پیشنهاد میکند. چرا که به دلیل عرضه محدود میتواند عملکرد بهتری داشته باشد.
علاوهبر این، اونیل خرید سهام هایی را توصیه میکند که میانگین حجم معاملات روزانه آن ها از متوسط سه ماه گذشته بیشتر باشد. یک اتفاق که اونیل درباره آن بحث میکند همزمانی افزایش حجم و کاهش عرضه است، که به عنوان بازخرید سهام شناخته میشود.
بازخرید سهام وقتی اتفاق میافتد، که یک شرکت سهام خود را از سهامداران خریداری کند. در صورت بازگشت سهام، سهام کمتری در اختیار معامله گران قرار میگیرد که به طور خودکار به معنای عرضه کمتر است.
بازخرید سهام وقتی اتفاق میافتد که یک شرکت سهام خود را از سهامداران خریداری کند. در صورت بازگشت سهام ، سهام کمتری در اختیار معاملهگران قرار می گیرد که به طور خودکار به معنای عرضه کمتر است. بازخرید سهام اغلب نشان میدهد که مدیریت شرکت نسبت به جهتی که شرکت در آن پیش میرود اطمینان پیدا کرده است و افزایش تقاضا را پیش بینی میکند.
- Leader or Laggard، رهبر یا عقب مانده
سرمایه گذار در این مرحله باید از خود بپرسد که شرکت مورد نظر در صنعت خود رهبر است یا از سایرین عقب مانده است؟ برای پاسخ به این سؤال عملکرد شرکت، با توجه به امتیازی که در مقابل سایر رقبای خود میگیرد مدنظر است.
قضاوت درمورد پتانسیل های سهام یک شرکت در مقایسه با رقبا و کل بازار در این معیار ضروری است. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت از ارزش خوبی برخوردار باشد، اما در مقایسه با سایرین عقب مانده باشد.
- Institutional Sponsorship، حمایت مالی نهادی
مورد بعدی از استراتژی کانسلیم که باید بررسی شود، سرمایه گذاران نهادی یک شرکت است. برای بالا بردن سهام نیاز به سرمایه هنگفت است. به گفته اونیل یک شرکت خوب باید سهامداران و سرمایه گذاران قدرتمند خوبی داشته باشد.
چنین سرمایه گذارانی از نهادهایی مانند صندوق سرمایه گذاری، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی و نمونه های دیگر این چنینی هستند. سوال مهمی که در این بخش پیش میآید این است که چرا اهمیت دارد که حامیان از سرمایه گذاران نهادی باشند؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که سرمایه گذاران نهادی تخصص و منابع بیشتری نسبت به سرمایه گذاران خرد دارند. این شانس خوبی برای شرکت ها است. چرا که حضور چنین نهادهایی در بین سهامداران آنها به این معنی است که حامیانی متخصص میتوانند به روند پیشرفت آنها کمک کنند.
این موضوع که نهادها بیشتر از سرمایه گذاران خرد توانایی دارند نیز مهم است. البته تعادل باید حفظ شود و اگر حامیان نهادی بیشتر شوند، نشانه خوبی نیست. چنان که همیشه گفته میشود سهام آزاد شناور (سهامی که در اختیار سرمایه گذاران خرد است)، باید با حامیان نهادی تناسب داشته باشد.
- Market Direction، جهت بازار
آخرین معیار از 7 مورد استراتژی کانسلیم، جهت گیری بازار است. به گفته «اونیل» اگر سهام یک شرکت 6 مورد دیگر را داشته باشد، اما در جهت بازار حرکت نکند، احتمال ضرر بسیار بالا است. به توصیه او، سرمایه گذاران باید همیشه شاخص بازار را دنبال کنند و در جهت آن تصمیم بگیرند.
سخن نهایی
آن چه در نهایت باید به آن توجه کنیم، این است که با وجود تعداد زیاد استراتژی ها و فاکتورهای تحلیل موجود، فعالیت در بورس اصلاً راحت نیست. اما یادگیری این استراتژی ها تنها نیاز به پشتکار و زمان کافی دارد.
استراتژی کانسلیم(CANSLIM) اونیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای آنکه سهام مورد نظر را از دیدگاه اونیل بررسی کنیم، کافی است لیستی از 7 معیار آن تهیه کرده و به نوبت سهام را از دیدگاه هر کدام بسنجیم.
بیشتر بخوانید :