هدف گذاری، چگونه و چرا؟
با داشتن هدف در زندگی تمام نیرو درونی ما در جهت اهدافمان همسو میشود. هر میزان که میل و اشتیاق ما در جهت رسیدن به هدف ها بیشتر شود، ایده ها و راه حل های بیشتر و جدیدتری به مغزمان خطور میکند.
“کنفوسیوس” میگوید: داشتن هدف های کوچک و نگریستن به منافع اندک، مانع از به فعالیت درآمدن کارهای بزرگ میشود”. در این میان بزرگ ترین اندیشمندان معتقد هستند که بخش بزرگی از دلایل عدم موفقیت ما، به نحوه تربیت کودکی ما برمیگردد.
یعنی زمانی که باورهای ما بدون این که نسبت به عواقب آن آگاه باشیم شکل گرفت. لیاقت شخصی، اعتماد به نفس، عزت نفس، ایمان به خود و قدرت ها وتوانایی های شخصی همه و همه نتیجه نوع تربیت ما است.
این تربیت عموما به طور ناآگاهانه در رفتار و افکار ما بروز میکند. بررسی روش زندگی بین ثروتمندترین افراد دنیا نشان میدهد که نقطه مشترک همه آنها این است که خودشان را لایق ثروتمند شدن میدانند.
موانع و بهانه های هدف گذاری را کنار بگذارید
بهانه هایی مانند این که «من هنوز جوانم و باید تفریح کنم» یا برای جلوگیری از شکست و این که از طرف آدم های بیهدف مسخره نشوند برای خود هدفی تعیین نمیکنند. در این مورد توصیه میکنیم که هدفتان را به کسی نگوید مگر انسان های هدفمندی که میتوانند به شما کمک کنند.
این بهانه ها نمونه های کوچکی هستند و معمولا بهانه های بیشتری وجود دارد اما به یاد داشته باشید اگر بهانه بیاورید برای سرو سامان دادن به زندگیتان قطعا در هر زمان و شرایط دیگری هم بهانه خواهید داشت.
به زبان سادهتر اگه بخواهید کاری را انجام بدهید راهش پیدا میکنید و اگر هم نخواهید کاری انجام بدهید باز هم بهانهای خواهید یافت.
قدم اول در هدف گذاری، انتخاب درست هدف
اولین قدم برای هدف گذاری انتخاب یک هدف درست است. چرا یک هدف؟ شما میتوانید فقط یک هدف اصلی داشته باشید به این دلیل که داشتن هدف مانند راندن ماشین برای رسیدن به یک مقصد مشخص است و آیا کسی میتواند همزمان در دو ماشین رانندگی کند؟ قطعا خیر.
البته میتوان صدها هدفی فرعی داشت اما هدف هایی که به ما کمک میکنند تا به هدف اصلی زندگیمان برسیم. باید هدفی را به عنوان هدف اصلی انتخاب کنید که برای رسیدن به آن آرام و قرار نداشته باشید.
راه های زیادی برای پیدا کردن هدف اصلی زندگی وجود دارد؛ اما در ادامه دو سوال فوقالعاده برای یافتن هدف های واقعی زندگی به شما معرفی خواهیم کرد. با پرسیدن این سوال ها از خود میتوانید هدف اصلی زندگیتان را پیدا کنید.
سوال اول مناسب کسانی است که در بین اهدافی که دارند سر درگم هستند که کدامیک هدف اصلی زندگیشان است.
- سوال اول
اگر شما دارای یک غول چراغ جادو باشید و این چراغ جادویی قادر باشه که یکی از هدف های زندگی شما را برآورده کند کدام هدف را انتخاب میکنید؟ برخی از افراد اهدافی دارند و در جواب این که دلیل انتخاب این هدف چیست دلیلی برای آن ندارند؛
در نهایت پس از اصرار، دلایلی مانند به دست آوردن پول و جایگاه اجتماعی برای آن عنوان میکنند؛ اما همین که به آنها شغل های دیگری توصیه میشود که همین ویژگی را دارند بلافاصله نظر خود را عوض میکنند.
پاسخی که به این سوال داده میشود به احتمال زیاد همان هدف اصلی زندگی شما است.
- سوال دوم
اگه باز هم یک چراغ جادویی داشته باشید که هر آنچه پول بخواهید به شما بدهد آیا حاضر هستید که از هدفتان دست بکشید؟
اگر پاسخ شما به این سوال خیر است این هدف حتما همان هدف اصلی زندگی شما است. زمانی که پاسخ شما به این سوال خیر است به قلبتان رجوع کنید و بدون این که فکر کنید در مدت سی ثانیه هدف خود را بدون فکر کردن به زبان بیاورید؛
زیرا این مغز است که روی هدف ها فیلترهایی از جمله منطقی نبودن، دست نیافتنی بودن و… میگذارد؛ به همین دلیل قبل از این که فکر کنید هدفی که در قلبتان است را به زبان بیاورید.
در نهایت به عنوان توصیه آخر هدفی را به عنوان هدف اصلی انتخاب کنید که حتی اگر میلیاردر هم شدید باز هم عاشق انجام دادن آن باشید. برای آن که بیشتر از هدف انتخابی خود مطمئن شوید یک کاغذ و خودکار بردارید و ده دلیل برای انتخاب این هدف بنویسید، لطفا حتما این مرحله را انجام دهید.
شیوه تنظیم اصولی اهداف
پس از انتخاب هدف اصلی و نوشتن ده دلیل که چرا میخواهید به این هدف برسید حالا خودکاری بردارید و شروع به نوشتن و تنظیم اهداف کنید. تنظیم هدف دارای هفت مرحله است.
- مشخص کردن دقیق هدف با جزئیات
هدف خود را به دقت و با جزئیات بسیار ریز مجسم کنید و بنویسید. نوشتن کلی هدف اشتباه است مثلا من میخواهم سخنران موفقی باشم.
باید مشخص کنید که قصد دارید در کجا سخنران موفقی باشید در شهر؟ استان؟ کشور؟ در نتیجه به شفاف نوشتن هدف و جزئیات آن توجه کنید.
- برای رسیدن به اهداف خود مهلت تعیین کنید
برای اهدافتان تاریخی در جهت به وقوع پیوستن آن تعیین کنید. البته مهلتی که برای هدفتان تعیین میکنید باید منطقی باشد به این معنا که فشار زیادی به خودتان وارد نکنید و زمانی را تعیین کنید که در آن بتوانید به هدف مورد نظرتان برسید.
- ایجاد یک فهرست از کارهایی که باید برای رسیدن به هدفتان انجام دهید
برای مثال کسی که میخواهد سخنران انگیزشی موفقی شود باید برخی از این کارها را انجام بدهد.
- یادگرفتن اصول سخنرانی به صورت حرفهای
- نوشتن کتاب در زمینه مورد نظر خود
- و . . .
در این فهرست ده کاری که برای رسیدن به هدف اصلی باید انجام بدهید را بنویسید.
- اولویت بندی کارهای نوشته شده در مرحله سوم
کارهای مهم را در ابتدای فهرست بنویسید و به یاد داشته باشید که 80% نتایج با انجام 20% از فعالیت ها کسب خواهد شد.
- سریعا شروع کنید
هرچه سریعتر شروع به کار کنید تجربه بیشتری کسب میکنید و تواناتر میشوید؛ در نتیجه هرچه توانایی بیشتری داشته باشید موفقیت بیشتری کسب خواهید کرد.
برای درک این موضوع فضاپیمایی را در نظر بگیرید که برای خارج شدن از جو زمین سوخت زیادی مصرف میکند اما پس از خارج شدن از جو زمین خیلی راحت میتواند به راهش ادامه دهد.
- هر روز یک قدم بردارید
این که یک روز به طور کامل وقتتان را صرف هدفتان کنید و روز دیگر را استراحت کنید اشتباه است. هر روز برای رسید به هدفتان کارهایی را به طور منظم و پیوسته انجام دهید هرچند آن کارها کوچک باشند.
- تعیین کنید که چند برنامه داشته باشید
فرض کنید که برای رسیدن به هدفتان 6 سال زمان تعیین کرده اید. اکنون باید چند برنامه سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه داشته باشید. باید در برنامه سالانه خود قید کنید که چه کارهایی رو انجام بدهید تا بعد از 6 سال به هدفتان برسید.
همچنین کارهایی را که برای یک سال تعیین کرده اید بر 12 تقسیم کنید و برای هر ماه کاری اختصاص داده و به همین روال برای تدوین برنامه روزانه ادامه دهید.
انعطاف پذیری در مسیر رسیدن به هدف
اگر در طول مسیر احساس مقاومت کردید مکث کنید و ببینید مشکل کجاست. اگر تنظیم هدف خوبی نداشتید و نیاز به تغییر داشت به سرعت تنظیم هدف خود را تغییر دهید.
هر کاری برای پیشرفت سریع لازم است را انجام بدهید تا به سرعت پیشرفت کنید. حتی اگر نیاز شد بارها اهدافتان را تنظیم کنید از این کار خسته نشوید.
سخن پایانی
در این مقاله آموختید که هدف چیست و چگونه هدف تعیین میشود. بهتر است بدانید که مسیر رسیدن به اهدافتان سخت و پر پیچ و خم است ؛ اگر در زمان کوتاهی به یک خواسته مهم دست یابید اهمیت و جذابیت آن کمتر از قبل میشود و دوباره با شدت و عطش بیشتر به دنبال چیز دیگری میروید.
شاید فکر کنید که در شرایط فعلی داشتن هدف بیهوده است اما نیرو هدف در ذهن و جسم آدمی انرژی فعالیت و انگیزه ایجاد میکند. به یاد داشته باشید که همه ما در زندگی نیاز به هدف و حسی داریم که دلیل برخاستن ما از خواب باشد. در واقع تعیین هدف یعنی تعیین آنچه نیاز است تا به خاطرش حرکت کنیم است.
بیشتر بخوانید :